اولین دیدار
سلام فرشته خوشکل مامانی.. امروز داشتم فکر میکردم که مامانی خاطره اولین دیدارتو تعریف نکرده... گفتم تندی بیام واست بنویسم..
راستش روز 23 دی ماه بود که قرار شد بریم سونو پیش دکتر دریارام که البته بگما اولین بار بود میرفتم پیشش..از صبحش کلی استرس داشتم تا ظهر بشه و بابایت بیاد خونه..ساعت 4 باید اونجا میبودیم ولی ار حولمون ساعت 3:30 رسیدیم..بعد از نیم ساعت نشستن خانم منشی سر وقت ما روفرستاد تو..برخورد آقای دکتر و همکار خانمش انقدر خوب بود که نگو... اولش به منو بابایت تبریک گفتن بعدشم بهمون یه مقدار توضیح دادن در مورد شما .من اولش فکر میکردم اون نقطه سیاهه شمایی ، ولی آقای دکتر گفت اونجا خونه شماست و شما اون نقظه کوچولو کوچولو سفیدیی و بعدشم کلی توضیح داد و حتی گفت تخمک از تخمدان سمت راستم آزاد شده و اینم گفت که قدیمیا میگفتن اگه تخمک از سمت راست آزاد بشه نی نی دختره... ولی گفت البته خلافشم ثابت شده.. خلاصه آقای دکتر انقدر خوب بود که دلم میخواست یه ماچ گنده بکنمش تازه ضربان قلب شما رو هم گفتن ماشالله مادر قربونش بره.....
ضربان قلب 136 با پژواک منظم رویت شد...
وقتی آقای دکتر داشتن تعریف میکردن بابایی دست منو محکم گرفته بود و میخندید...کلی ذوق کردیم...بعدشم خوشحال و خندون از سلامتیتون اومدیم خونه... وایی خیلی دلم مبخواد زود تر بیایی پیشم... ایشالله زودتر بگذره و شهریور بشه که بیاییخوب دلم میخواد زودتر ببینمت خوووب.